تاثیر فرهنگ سیاسیِ غیرمشارکتی در فروپاشی حکومت محمدرضاشاه

Authors: not saved
Abstract:

م تاثیر فرهنگ سیاسیِ غیرمشارکتی در فروپاشی حکومت محمدرضاشاه مجید عباس‌زاده مرزبالی[1]- دکتر حسین رفیع[2] چکیده:                                                                              هدف این مقاله بررسی چگونگی تاثیر فرهنگ سیاسی غیرمشارکتی در فروپاشی حکومت محمدرضاشاه می‌باشد. مقاله حاضر بر این باور است که هرچند فرهنگ سیاسی در دوره پهلوی دوم تحت‌تاثیر عوامل متعددی شکل گرفته بود، اما واقعیت‌های تاریخی نشان می‌دهند که تاثیر ساختار حکومت استبدادی بر آن، مهم‌تر و اساسی‌تر از سایر عوامل بوده است. بطور کلی حکومت محمدرضاشاه به ‌عنوان حکومتی استبدادی، با اعطای جایگاهی ممتاز و یگانه به شخص شاه و سپردن همه امور به دست او و... مانعی اساسی در مسیر مشارکت مردم در عرصه سیاست ایجاد کرده بود و از این‌رو آنان را به انفعال و کناره‌گیری از سیاست سوق داد. وضعیت فوق، روی‌هم‌رفته از شکل‌گیری فرهنگ سیاسی مشارکتی در کشور جلوگیری کرده و در مقابل، به ایجاد فرهنگ سیاسی غیرمشارکتی (انفعالی) کمک نمود. در واقع، حکومت پهلوی دوم، همواره جهت تحکیم و تثبیت موقعیت خویش، فرهنگ سیاسی مخصوص به خود یعنی فرهنگ سیاسی غیرمشارکتی را ترویج می‌کرد، که این مسئله روی‌هم‌رفته موجب شیوع مولفه‌های منفی‌ای چون: ترس از قدرت شاه(حکومت)، احساس عدم‌امنیت، بی‌اعتمادی سیاسی، و ... در نزد جامعه ایران گشت.   [1] - دانشجوی دکتری علوم سیاسی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی. (نویسنده مسئول) [email protected] [2] - دانشیار، گروه علوم سیاسی، دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه مازندران، بابلسر [email protected]

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

تاثیر ساختار اقتصادِ رانتی در شکل‌گیری فرهنگ سیاسی غیرمشارکتی در عصر پهلوی دوم

هدف این مقاله، بررسی چگونگی تاثیر ساختار اقتصاد رانتی در شکل‌گیری فرهنگ سیاسی غیرمشارکتی(انفعالی) در عصر سلطنت محمدرضاشاه می‌باشد. به‌طور کلی هرچند در شکل‌گیری چنین فرهنگ سیاسی‌ در دوره مورد بحث، عوامل مهمی چون ساختار حکومت استبدادی نقش داشته‌اند، اما در این مقاله تنها به تاثیر ساختار اقتصاد رانتیِ متکی ‌‌به‌‌ نفت بر فرهنگ سیاسی پرداخته می‌شود. واقعیت‌های تاریخی عصر پهلوی‌ دوم نشان می‌ده...

full text

بازیابی فرهنگ ایران باستان در دورةآلِ بویه: مشروعیت سیاسی حکومت

ایجاد حکومت و اعمال قدرت توسط یک فرد یا گروه و تداوم و پذیرش آن توسط مردم،همواره از دغدغه‌های اصلی حاکمان و فرمانروایان در جوامع مختلف بوده است که اغلب از آن به عنوان تلاش برای کسب مشروعیت سیاسی یاد می‌شود. از آنجا که امیران بویه ای در زمانی کوتاه از زندگی ساده قبیله‌ای به حاکمیت منطقه وسیعی دست یافتند و از قبل الگو و برنامه‌ای مناسب برای حفظ و تداوم قدرت نداشتند، ناگزیر بودند که این الگو را از...

full text

بازیابی فرهنگ ایران باستان در دورهآلِ بویه: مشروعیت سیاسی حکومت

ایجاد حکومت و اعمال قدرت توسط یک فرد یا گروه و تداوم و پذیرش آن توسط مردم،همواره از دغدغه های اصلی حاکمان و فرمانروایان در جوامع مختلف بوده است که اغلب از آن به عنوان تلاش برای کسب مشروعیت سیاسی یاد می شود. از آنجا که امیران بویه ای در زمانی کوتاه از زندگی ساده قبیله ای به حاکمیت منطقه وسیعی دست یافتند و از قبل الگو و برنامه ای مناسب برای حفظ و تداوم قدرت نداشتند، ناگزیر بودند که این الگو را از...

full text

تاثیر ساختار سیاسی حکومت رضاشاه در شکل گیری فرهنگ سیاسی مردم ایران

در نظام سیاسی ایران مدل تغلب اساس تغییرات در حوزه سیاست بود و شاه تصمیم گیر نهایی بود. تصور ظل اللهی از سلطنت ، در هر دم تصور خطر، محدودیتهای سنتی را نادیده می گرفت . پهلوی اول تداوم تاریخی فرهنگ غیر مشارکتی بود چون ساخت سیاسی حکومت ، استبدادی، آمرانه، غیر مسئول بود. و اندیشه پدر سالاری در حوضه نظام سیاسی، آموزش ، خانواده، همچنان حفظ شد و منجر به تداوم و گسترش فرهنگ تبعی، و انفعالی شد. رژیم در ...

15 صفحه اول

بررسی دلایل فروپاشی حکومت و تمدن باستانی هخامنشیان

وضعیت امروز جهان، پیامد حوادث گوناگون در گذر تاریخ است؛ در کشاکش این حوادث و دگرگونیها، تمدن هایی ظهور کرده رشد یا سقوط می کنند. بررسی و تحلیل عوامل مؤثر بر بقا یا فروپاشی یک تمدن، م یتواند برای تمدن ها و جوامع در حال رشد، بسیار عبرت آموز باشد . تمدن ایرانی یکی از قدیم یترین و تأثیرگذارترین تمدن های تاریخ بشری است و ایران زمین نیز به مثابه خاستگاه این تمدن در اعصار گوناگون، حکمرانی حکومت ها...

full text

تاثیر فرهنگ سیاسی بر مشارکت سیاسی زنان و دانشجویان

در این نوشتار کوشش می‌شود تاثیر فرهنگ سیاسی بر مشارکت سیاسی زنان و دانشجویان با رویکردی توصیفی- تحلیلی نمایانده شود. فرض اصلی مقاله این است که هر چند مؤلفه‌های فرهنگ سیاسی در ایران همچون: فرهنگ آمریت- تابعیت، عدم تساهل و سعه صدر، خشونت و سیاست‌گریزی سبب کاهش مشارکت سیاسی زنان و دانشجویان در طول تاریخ گردیده است، لیکن در مقاطع خاص تاریخی مشارکت سیاسی افزایش یافته است. چنانکه در انقلاب مشروطه، مش...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


Journal title

volume 8  issue 32

pages  63- 91

publication date 2017-11-22

By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023